52فكر از بعد از وفات پيامبر (ص) - و جود داشته است.
2 - روزى ابوحنيفه برامامصادق - (ع) - وارد شده و به آن حضرت گفت: فرزندت موسى (امام هفتم) را ديدم كه نماز مىخواند، مردم از مقابلش مىگذشتند ولى او آنان را باز نمىداشت، مىدانى چنين كارى يعنى چه؟! (نماز باطل مىشود).
امام صادق - (ع) - فرمود: موسى را بخوانيد. او را خواستند.
امام - (ع) - فرمود: فرزندم! ابوحنيفه مىگويد: تو در حالىكه مشغول نماز بودى مردم از برابرت عبور مىكردند و تو از رفت و آمد آنان جلوگيرى نمىكردى؟
موسى - (ع) - : آرى اى پدر! كسى كه براى او نماز مىگزارم به من نزديكتر است از آنان كه از مقابل من مىگذرند. خداوند فرموده است: «ما به انسان از رگ گردنش نزديكتريم». 1(چون داستان به اينجا رسيد) امام صادق - (ع) - فرزندش را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم فداى تو اى گنجينه رازها. 23 - «ابو سليمان» (يكى از ياران امام يازدهم) مىگويد: در محفلى كه من نيز حضور داشتم ياران حضرت امام حسن عسكرى - (ع) - از او پرسيدند: آيا چيزى نماز را قطع مىكند؟ (عبور اشخاص از مقابل نمازگزار موجب قطع نماز مىشود؟) حضرت فرمود: نه، چنين نيست كه نماز از مقابل نمازگزار عبور كند، بلكه نماز از آن سمت و جهتى مىگذرد