298بگريد... مهم، باطن است نه ظاهر، «عمل» است نه «ادّعا».
امامصادق(ع)، حبّ دوستان خدا را واجب مىداند و «ولايت» نسبت به آنان و «برائت» از دشمنانشان را هم تكليف واجب مىشمرد و مىفرمايد: ولايت مؤمنانى كه پس از پيامبر، در دين او تغييرى پديد نياوردند واجب است، كسانى همچون: سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد، عمارياسر، جابر بن عبدالله انصارى، حذيفة بن يمان، ابوهيثم، سهل بن حنيف، ابوايوب انصارى، ابوسعيد خدرى و... كسانى كه همانند اينها بودند و در مسير اينان حركت كردند و چون اينان عمل نمودند، و نيز ولايتِ پيروان آنان و اقتدا كنندگان به راه و عمل و هدايت آنان نيز واجب است... 1
اين خطى است كه در امتداد نسلها و زمانها، پيروان راستين ائمه و حق را از مدعيان جدا مىكند و ولايت و موالات را به صورت تكليفى واجب در مىآورد.
داشتن محبت و دوستى و ولايت، با انگيزهاى الهى، شرط ايمان است. در حديث ديگرى، امامصادق(ع)، در گفتگويى با اصحاب خويش، از آنان مىپرسد كداميك از دستگيرههاى ايمان، استوارتر است؟ هركس جوابى مىدهد، روزه، حج، عمره، جهاد، نماز، زكات... مطرح مىشود. امام، با اينكه فضيلت هريك را مىپذيرد، اما از قول رسولاكرم9 چنين روايت مىكند كه فرمود:
«إِنّ اوْثَقَ عُرَى الايمانِ الحُبّ فى الله، والْبُغضُ فى اللهِ، وَتوالى ولىِّ الله وتعادى عدوِّ الله». 2
استوارترين دستگيرههاى ايمان، عبارتست از:
- دوستى بهخاطر خدا و در راه خدا،
- دشمنى و كينه، براى خدا،
- دوستى كردن و ولايت با دوست خدا،
- عداوت داشتن با دشمن خدا.