258نشانۀ فداكارى و سمبل قيام و شهادت، برافراشته بودند. افراد گروه، به سلاح سرد، مجهز و مسلح بودند و كارشان به درگيرى با مأموران بعثى انجاميد. تعدادى از مأموران، زخمى شدند و بقيه، هراسان و وحشتزده، از مقابل اين گروه فدايى و فداكار گريختند. بهدنبال اين حركت تند، عدهاى از آن قهرمانان دستگير شدند و زير شكنجههاى سختِ جلادان قرار گرفتند.
مردم تصميم داشتند كه در روز وفاتِ امام زينالعابدين در همان سال، تظاهراتى برپا كرده و از رژيم حاكم، آزادى زندانيان را بخواهند. ولى بنا به عللى، اين حركت، به اربعين موكول شد تا در آن مراسم، اقدامى جدىتر به عمل آيد و در همان مناسبتِزيارتى بود كه مردم خواستار نابودى رژيم بعث شدند و فرياد برآوردند و با مشت، به پيكار سرنيزههاىِ حكّام بغداد برخاستند.
«نجف»، شهر امامعلى(ع)، شهر دليرمردان شيعۀ اميرالمؤمنين، به پا خاست و در ايام اربعين سالِ 1397هجرىقمرى، نهضتى عميق و حركتى موجخيز را پى ريخت. تظاهرات عظيم و گستردهاى كه با شركت اقشار وسيع مردم برپا شد، چهار روز طول كشيد و زائران پياده، مسير طولانىِ «نجف - كربلا» را در مدت چهار روز طى كردند. چهار روزى كه همراه با برخوردهاى شديد و حماسههاى ماندگار و شور علوى و حسينى بود، چهار روزى كه عمق عشق به حسين بن على(ع) و كينه از يزيديان زمان و بعثيان حاكم بر عراق را نشان داد.
بيشتر حوادث اين روزها، در بيابانهاى مسير بين اين دو شهر اتفاق افتاد و نظام عفلقى از آن وحدت و تجمع و خروش و نهضت انقلابيون، به شدت به هراس افتاد.
گرچه نفسِ آن پيادهروى و حركت موكبهاى زيارتى در آن مسير و با آن شرايط و خصوصيات، نوعى اعتراض و مبارزه با سلطۀ حكومت به حساب مىآمد، ليكن شعارها و روحيات خروشانِ مردم بر ضدّ مأموران، حساسيت آن را افزايش داده بود و اين بار، زيارت پياده، حال و هواى ديگرى داشت.
در اين راهپيمايى، هركس در حدّ توان خود و از ابعاد گوناگون، سهمى داشت. در زمينهسازى اين حركت عظيم و انقلابى، از نقش حساس خطباى دينى و وعّاظ آگاه