28قدم پيموده و به صفات ملكوتى نائل آيد. آنچه مسلم است اين است كه صورت ظاهرى هر عبادتى نقش و اثر مطلوبى در روح ايجاد كرده به موازات عبادات عضوى و اعمال جوارحى آثار بسيار نيكويى در تنوير و اصلاحات نفسى از خود به جاى مىگذارد.
چنانكه حسّاً درك مىكنيم طهارت ظاهرى در پاكى و روشنى نفس تأثير دارد، مثلاً هنگامى كه به وضو مىپردازيم به وسيله اين عمل به طهارت ظاهرى پى مىبريم، در خاتمۀ اين عمل عبادى، يك نوع حالت صفا و انبساط در روان خود احساس مىكنيم كه اين حالت قبل از انجام وضو در ما وجود نداشت و علت آن همان طور كه اشاره گرديد راز بستگى ميان روان و تن است. و گرنه ظاهر بدن از عالم محسوس، و روح نظر به اصل فطرتش از عالم ملكوت است و موقعيت آن در اين بدن مانند كسى است كه از موطن اصلى خويش دور گشته و غريب افتاده باشد، بنابراين همچنانكه از معارف نفسى آثارى به بدن فرود مىآيد، از اعمال جوارحى هم انوارى به سوى روح بالا مىرود و حج هر چه را كه سائر اقسام عبادات در بر دارد، شامل است.
بهعلاوه رياضتهاى خاصى را نيز دارد كه عبارت است از ترك نمودن وطن، رنج دادن به تن، گذشتن از مال، گسيختگى آرزوها، تحمل مشقتها، تجديد پيمان، حاضر شدن در مشاعر 1 و