13درخور، سوق مىدهد، و به جاى اشواقى الهى كه بايد آنان را در چنان فرصت كوتاه و از دست رفتنى به نيايش و راز و نياز وادارد، به سوى اسواقى كه حتى احياناً از ابتذال و فرومايگى شخصيت آنها بر سر چانهزدنها سر برمىآورد مىكشاند. نظاره كنندگان چنين زوارى مىپندارند اين حاجيان جز خريد و فروش و سوداگرى، سوداى ديگرى در سر ندارند.
بايد با حرم مَحْرم گشت و بر صحن و درون درآمد؟
آيا آن كه عازم ديدار خانۀ خدا است و با طواف و گردش پيرامون آن و «سعى» و كوشش در جهت دستيابى به مقصد و مقصود و عذر «تقصير» در پيشگاه او مىباشد، بدون قيد و شرط مىتواند خود را به حريم حرم نزديك ساخته و بدون رخصتى كه منطبق با شؤون اين سرزمين مقدس است، بر آن وارد شود؟
عرصه و حياط اين خانه چهار فرسخ در چهار فرسخ است و بايد براى درآمدنِ بر آن، از مرزهاى ويژهاى كه مجاز است عبور كند، آنهم با شرايط و آيينهايى خاص كه براى سراسر وجود زائر از برون و درون مقرر گشته است. بايد خود را به يكى از «ميقات»ها برساند تا جواز عبور دريافت كند و براى دريافت چنان جوازى براى گذر، ناگزير است برون و درون را بپيرايد و مُحْرِم شود تا مَحْرم گردد.
هرچند ميان فقها دربارۀ تبيين مفهوم «احرام»، اختلاف نظر وجود دارد، عدهاى بر آنند كه احرام امرى است مركّب كه از عناصرِ متعدد تشكل مىيابد؛ يعنى نيت، تلبيه، و پوشيدن بدن به دو پوشاك برش نايافته و نادوخته و بىرنگ و بو.