12خود نسبت داده؛ چنانكه بيت را به خويش منسوب داشته و روح را بدينسان به خود پيوند داده و فرموده است «بَيْتِيَ » و نيز فرمود: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي .»
پس از گذر بر مسير اين گفتار، به خود مىگفتم: حجاج بيتاللّٰهالحرام راست كه چه به هنگام اداى مراسم حج و چه به گاههايى دگر، كه بر مسجدالحرام درمىآيد، هشيار باشند و حتى از آن لحظهاى كه عزم ديار محبوب خويش در دل مىپرورانند و به سوى مكه و كعبه آهنگ دارند، برون و درون خود را آماده و مستعد اين ديدار سازند، و اهداف سوداگرى و تجارى و مبادلات مادى را از قصد و آهنگشان به يكسو نهاده و با قلبى كه جز خداى را جايى در آن نيست به منظور عزم ديدار چنان ديارى، صافى و زلال سازند و در مقام تخليۀ درون خود، از هر مقاصدى جز تقرّب به خدا برآيند، و خلجانها و نگرانىهاى كالاهاى پر زرق و برق پشت ويترينها و يا آويزه بر بيرون و درون مغازههاى حرمين به نيات خالص و ناب آنها آسيب نرساند. هرچند كه اكثر قريب به تمام زوار را «عَرَض حيات دنيا» از همان آغاز سفر به خود مشغول مىسازد كه گويا عازم كوچشى تجارى و نه الهى هستند. بايد چنين حالتى را آسيبى غير قابل اغماض براى آهنگمداران كعبه و بارگاه رسولاللّٰه و مضاجع ائمۀ بقيع - صلوات عليهم اجمعين - و اماكن مقدس ديگر دانست، آسيبى كه بايد آن را خسران و زيانى جبران ناشدنى برشمرد.
وقتى در حرمين مىبينيم زوار، به جاى هجوم در سوى مساجد و امكنۀ مقدس، بيشترين فرصتشان در يورش به فروشگاهها و دكههاى ثابت و سيار مصروف مىگردد، و اين انديشه، عمدۀ اهتمام آنها را در اختيار خود مىگيرد و توسنانه و ناخودآگاه، آنان را در سوى اهدافى نه