32در آن محلۀ مسفله قرار دارد. از اين رو بارانهايى كه گاهى بر مكه مىبارد، به سوى جنوب و محلۀ مسفله سرازير شده و در دشتى كه «وادى الطرفين» ناميده مىشود و بخش معظمى از شهر مكه در اين دشت قرار دارد، فرو مىرود.
بورخارت مىگويد: شهر مكه را مىتوان شهرى زيبا بشمار آورد، زيرا خيابانهاى آن وسيعتر و عريضتر از خيابانهاى ديگر شهرهاى مشرقزمين مىباشد، و خانههاى آن نيز با ارتفاع زياد و با سنگ ساخته شده و پنجرههاى آن به سوى خيابانها گشوده مىشود، از اين رو به شهر حالتى زنده و متحرك مىدهد. مزيتى كه خانههاى مصر و سوريه فاقد آن بوده و غالباً پنجره به سوى خيابان ندارند. مكه همانند جده داراى تعدادى خانههاى سه طبقه است، علاوه بر اين، مكه محصور به هيچ دژ و حصارى نمىباشد بلكه كوههاى اطراف شهر، دژهاى طبيعى هستند كه مىتوانند در برابر دشمن، در صورتى كه به روشهاى اصولى از آن استفاده شود، مقاومت كنند. در گذشتههاى دور، مكه را سه حصار حفظ مىكرد؛ نخستين دژ در دشتى كه در خيابان معلّىٰ بود قرار داشت و دومين دژ در محلۀ الشبيكه ساخته شده بود و سومين حصار در دشتى قرار داشت كه كوچههاى محلۀ مسفله بدان ختم مىگرديد، تقريباً تمامى خانههاى مكه - بجز خانههاى اشراف و اعيان - براى سكونت حجاج و پذيرايى از آنها ساخته شده است.
سپس بورخارت به آب مكه اشاره مىكند و مىگويد: مكه شهر كم آبى است، و اين تقريباً گرفتارى دائمى مكيان است؛ زيرا آب چاه زمزم گو اين كه مىتواند احتياجات مردم را برآورده كند، ليكن اين چاه برغم شهرت و قداست آن، از آب سنگينى برخوردار است كه هضم غذا را دشوار مىسازد، گذشته از آن كه فقرا آزادانه قادر به استفادۀ هميشگى از آن