24اين سفر پر از عجايب معنوى را، به قدر استعداد ضعيف و درك قاصر خود نشان مىدهيم و از فضل خدا و عنايت ولىّ اعظمش مدد مىخواهيم.
عمل زنده و با روح، منظور است
البتّه، ما آن حجّ و آن عبادتى را منشأ اين همه آثار عظيم حياتى معرّفى مىكنيم كه داراى روح و مغز باشد و با توجّه به دقايق و لطايف الهامبخش معنوى انجام شود؛ وگرنه هرگز نبايد متوقّع باشيم كه يك سلسله اعمال خشك و تشريفات عارى از حقيقت، خلّاق سعادت باشد و آفرينندۀ عزّ و شرف گردد.
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْرىٰ لِمَنْ كٰانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ. 1
«به حقيقت، آن كس مىتواند از بركات حقايق دينى برخوردار شود كه صاحبدلى فهمنده يا مستمعى حاضر القلب باشد.»
بلى، مايۀ تأسّف است كه برخى از مردمى كه به مكّه مىروند، نه خود داراى فكرى رشيد و قلبى درّاك هستند و نه هنگام استماع حقايق از اهلش، حاضر القلبند قلبشان همراه گوششان نيست تا در مقام درك معنى و سرّ كار خود برآيند و مناسكى زنده و با روح، انجام بدهند، بلكه به همين مقدار كه صورت ظاهر اعمال را، با شتابزدگى بجاآورند و از حال احرام و محدوديّت، خارج شوند و سپس با فكرى آسوده و خاطرى آرام، به تماشا و عكسبردارى از مناظر و خريد اجناس سوغاتى يا تجارتى بپردازند، به همين مقدار، دلخوش مىشوند و كار خود را، تمام شده و تكليف حج را، به پايان رسيده مىدانند و به زعم خود، هدف عالى قرآن را كه مىفرمايد:
لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ. 2
«به حج بيايند و منافع خود را مشاهده كنند.»