43يأس، اطمينان در بحبوحۀ اضطراب و سرانجام موفقيّت و امداد غيبى و جوشيدن آب زمزمِ هميشه جوشان و نوشيدن مادر و فرزند عطشان از آن و حيات دوباره يافتن.
آب رمز حيات و طراوت و جاودانگى است. اين است كه خاطرۀ هاجر براى هميشۀ تاريخ زنده و تازه و پر تحرّك باقى خواهد ماند.
فلسفۀ سعى را به وضوح مشاهده مىكنيم، خدا گونه شدن هاجر و اسماعيل كه هر سال ميليونها انسان مسلمان زائر بيتاللّٰه بر گرد مرقد اين دو بندۀ مخلص خدا به طواف مىپردازند، همراه با طواف بر گرد خانۀ خدا. به علاوه، به ياد هاجر هفت دفعه بين صفا و مروه سعى مىكنند.
سعى بين صفا و مروه و ياد هاجر، به انسان مىآموزد كه براى احياى نام حق و به دست آوردن عظمت و استقلال و آبادى، همه، حتّى كودكان شيرخوار بايد ايستادگى كنند و تا پاى جان در راه رسيدن به هدف عالى خود بكوشند. سعى بين صفا و مروه به ما مىآموزد كه هميشه بايد اميدوار بود. كوه صفا و مروه نشانگر زوال باطل و استقرار حق است؛ همانگونه كه مدّتها بتهاى نائله و اساف بر بلنداى آن مستقر بودند ولى پيامبرِ حق، آنها را درهم شكست و امروزه بانگ شيرين «لا اله الاّ اللّٰه» در آنها طنين انداز است.
حاجى كه حج را انجام داده و در شرف بازگشت است، در آغاز كار است نه در پايان كار. او با انجام اعمال و مناسك، با خدا آشنا شده و انس گرفته است. پس از اعمال حج است كه: حاجى بايد هميشه به ياد خدا باشد، با خدا باشد و او را در همه حال و در همه جا حاضر و ناظر بداند و به ياد و ذكر او باشد؛ اينكه در آيه «ايّام معدودات» (روزهاى 11، 12 و 13 ذى حجّه) را ياد كرده، بدان جهت است كه متصل به حج و جزو اعمال حج است و إلاّ ايّامِ مشخّص، مخصوص ياد خدا نيست، هميشه ايّام معدودات است و انسان مدام بايد با خدا باشد و خدا را از نظر دور ندارد.
در اين روزها كه به «ايّام تشريق» معروف است، حاجى بايد پس از هر نماز، ذكر مخصوص را تكرار كند كه: «الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله ، و الله اكبر، و لله الحمد، الله اكبر على ما هدانا، الله اكبر على ما رزقنا من بهيمة الأنعام ». 1