236انورى در مدح ممدوحين خود از كعبه و مكّه و زمزم و... زياد استفاده كرده است كه نقل همۀ آنها موجب اطالۀ كلام و خروج از اصل تحقيق است كه «حج در ادب فارسى» است خواهد شد. هر چند اينگونه ابيات هم به نحوى اهميت و ارزش حج و كعبه و... را در نظر شاعر و يا شاعران ديگر مسلمان و حتى غير مسلمان به خوبى نشان مىدهد. 1
انورى حتّى در هجا هم كعبه را به عنوان يك وجود بسيار عزيز و ارزشمند مطرح كرده است.
خوان خواجه كعبه است و نان او بيت الحرام
زائران بيتاللّٰه وقتى حلقۀ درِ كعبه را به دست مىگيرند، خواستههاى خود را با خداى خود در ميان مىگذارند و از خداى كعبه استدعاى برآوردن حاجات خود را دارند.
انورى حكايتى در مطايبۀ ملكشاه با مردى اعرابى سروده و ما با نقل آن، كه خالى از طنز هم نيست، دفتر شعرش را پايان مىبريم:
حكايتى است به فضل استماع فرمايند