235كه كعبه نسبت به آن حسادت مىكند! 1
او حتّى خطاب به زين الدّين عبداللّٰه مىگويد: كعبه بدون تو براى من ارزش ندارد و همانند كنشت است و در اين مورد به خدا سوگند ياد مىكند.
به خدايى كه كعبه خانۀ اوست!
كه بود كعبه بى توام چو كنشت 2
انورى، همانگونه كه ديديم، به برترى كعبه و ارزش معنوى آن واقف است و هميشه چيزهاى ارزشمند را به كعبه تشبيه كرده است. سراجى قمى كسى را مدح كرده و انورى بر او ايراد مىگيرد كه: چرا سخنى را كه در ارزش همانند كعبه است در مدح اين فرد نالايق به كار برده است.
به كعبه سخن اندر چه ذكر او رانى
كه ذكر او نكند هيچ كافرى به كنشت 3
در ارتباط با خلعت ممدوح كه براى او فرستاده، هر چند از آن تعريف و تمجيد كرده و مايۀ مباهات خود شمرده ولى در بيتى مىگويد: خلعت ممدوح شرفى به اونبخشيده و شخصيّت او را بالا نبرده است و محملى براى اين دعوى خود تراشيده و آن ولع زياد به مدح است.
از ولوع خويش بر مدح تو ناگه گفتمى
پايگاه كعبه را كسوت كجا افزون كند 4
در جاى ديگر در همين مضمون گفته است:
شريف كسوت خاص خليفه را كه قضا