237
چو پادشه بشنيد اين سخن به خازن گفت
17 - جمال الدّين عبدالرزّاق اصفهانى
(متوفاى سال 588) شاعرى آزاده بود. او در مقابل قدرتهاى زمان مىايستاد؛ از جمله در مقابل مجيرالدين بيلقانى، كه از طرف اتابكان آذربايجان حاكم اصفهانى بوده و از مردم اصفهان مذمّت نموده، به شدّت ايستاد و او را به عذرخواهى واداشت. اين شاعر آزاده در سال 588 ه . ق. درگذشته است.
وى چند قصيدۀ زيبا دربارۀ حج سروده و كم و بيش به فلسفۀ حج اشاراتى كرده است؛ از جمله در قصيدهاى در مدح معين الدّين حسين، هنگام اداى حج، سروده است.
مىتوان نظر شاعر را در اين رابطه ديد.
شاعر مىگويد كسانى كه عزم حج مىكنند، بايد خطرات را بپذيرند. از آتش كشنده و مار گزنده، ترس و وحشتى نداشته باشند. از بلاها و حتى مرگ نترسند. تمام مرادها و خواستههاى مادّى خود را زير پا بگذارند. فكر خودخواهى و شهرت طلبى را از سر بدر كنند. رنج سفر و دورى از زن و فرزند را برخود هموار كنند. از منصب و مقام و بزرگى دل بكنند و بندۀ محض خدا شوند. در مقابل هيچ مشكلى لب به شكوه نگشايند و ديگر