204ظواهر حج پرداخته و وعده كرديم كه در بحث از شعر ناصرخسرو، نظريّات او را در ارتباط با عمل حج، كه خود چهار نوبت به آن توفيق يافته، بررسى كنيم. اينك مىگوييم:
او علاوه بر اينكه همچون ديگران كعبه و متعلّقات آن را نمونۀ اعلاى ارزش مىداند، در توصيف و حمد و ستايش خود، ممدوح را نسبت به آنها سنجيده است. در قصيدۀ معروف خود به مطلع:
حاجيان آمدند با تعظيم
شاكر از رحمت خداى كريم
فلسفۀ حج و اعمال و مناسك آن را بيان كرده است. ناصرخسرو نيز همانند ديگر شاعران، در مدايح خود از كعبه و متعلّقات آن، به عنوان الگو و معيار ارزشيابى سود جسته است.
اينك نمونههايى از توصيف و بزرگداشت كعبه و متعلّقات آن را در اشعار شاعر مىآوريم و سپس به بررسى و تحليل قصيدۀ فوق الذكر مىپردازيم:
ركن كعبه - كه اغلب ركن حجرالأسود منظور است - و زمزم از ارزش و احترام فوق العاده و ديرينهاى برخوردار است. ناصر خسرو در قصيدهاى، در ستايش حضرت محمد صلى الله عليه و آله مىگويد: «ارزش ركن و زمزم به خاطر وجود حضرت محمد صلى الله عليه و آله است».
اگرفضل رسول از ركن و زمزم جمله برخى زد
يكى سنگى بود ركن و يكى شوراب چَهْ، زمزم 1
در قصيدهاى به ياد خراسان سروده به مطلع:
سلام كن زمن اى باد، مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام نادان را
در مدح و ستايش زابلستان گفته است:
پرير قبلۀ احرار زاولستان بود
چنانكه كعبه است امروز اهل ايمان را 2