42بعد از بيان اين اجمال به تفصيل آن پرداخته، مىفرمايد: «به خاطر بياور هنگامى را كه ابراهيم عليه السلام با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد»؛ إِذْ جٰاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ .
مفسران براى قلب سليم، تفسيرهاى متعددى بيان كردهاند كه هر كدام به يكى از ابعاد اين مسألۀ اشاره مىكند، قلبى كه پاك از شرك باشد، قلبى كه خالص از معاصى و كينه و نفاق باشد، قلبى كه از عشق دنيا تهى باشد، كه حب دنيا سرچشمه همه خطاها است،
و سرانجام قلبى كه جز خداوند در آن نباشد! حقيقت اين است كه سليم از مادۀ سلامت و هنگامى كه سلامت به طور مطلق مطرح مىشود، سلامتى از هرگونه بيمارى اخلاقى و اعتقادى را شامل مىشود.
قرآن مجيد در باره منافقان مىگويد: فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزٰادَهُمُ اللّٰهُ مَرَضاً؛« در دلهاى آنها يك نوع بيمارى است و خداوند نيز (بر اثر لجاجت و گناهشان) بر اين بيمارى مىافزايد». 1
جالبترين تفسير را براى قلب سليم امام صادق عليه السلام بيان فرموده: در آنجا كه مىخوانيم: «الْقَلْبُ السَّلِيمُ الَّذِي يَلْقَى رَبَّهُ وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاهُ»؛ «قلب سليم، قلبى است كه خداوند را ملاقات كند در حالى كه هيچ كس جز او در آن نباشد.» 2 و اين تعبير، جامع همۀ اوصاف گذشته است.
نيز در روايت ديگرى از همان امام عليه السلام آمده است كه فرمود: «صٰاحِبُ النِّيَّةِ الصّادِقَةِ صٰاحِبُ الْقَلْبِ السَّلِيمِ لِأَنَّ سَلاٰمَةَ الْقَلْبِ مِنْ هَوٰاجِسِ الْمَحْذُورٰاتِ بِتَخْلِيصِ النِّيَّةِ لِلّٰهِ فِي الْأُمُورِ كُلِّهٰا»؛ «كسى كه نيت صادقى دارد صاحب قلب سليم است، چرا كه سلامت قلب از شرك و شك، نيت را در همه چيز خالص مىكند.» 3
دربارۀ اهميت قلب سليم، همين بس كه قرآن مجيد آن را تنها سرمايۀ نجات روز قيامت شمرده، چنان كه در سورۀ شعرا آيۀ 88 و 89 از زبان همين پيامبر بزرگ ابراهيم عليه السلام مىخوانيم: يَوْمَ لاٰ يَنْفَعُ مٰالٌ وَ لاٰ بَنُونَ * إِلاّٰ مَنْ أَتَى اللّٰهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ؛ «روزى كه اموال و فرزندان سودى به حال انسان نمىبخشند، جز كسى كه با قلب سليم در پيشگاه خداوند