307مىكند فتاوا تشويق كنندۀ برپاداشتن نماز جمعه در حسينيهها بوده است و اين دليلى است ديگر بر اينكه نويسنده نه تنها از قلمرو علما و از فضاى حوزۀ علميه كاملاً دور است، بلكه اصلاً از محفل تشيّع خارج مىباشد، زيرا شيعيان نمازهاى يوميه خود را هم در حسينيهها بر پا نمىكنند چه رسد به نماز جمعه، بلكه آن را تنها در مساجد عمومى مىگزارند و اين نزد همه دانسته است.
شگفت اينكه مدّعى اجتهاد و فقاهت گمان برده كه شيعيان نماز جمعه را جز پشت سر امام معصوم جايز نمىدانند در حالى كه شمارى از فقهاى اماميه در كتابهاى خود تصريح مىكنند نماز جمعه در زمان غيبت واجب عينى است و نظر مشهور ميان نماز جمعه و نماز ظهر، واجب تخييرى است.
سيدمحمّد جواد عاملى قدس سره مىگويد: «اما قول اوّل، يعنى وجوب عينى در زمان غيبت، دانستى كه اين قول گزينش شهيد ثانى در رسالۀ خود و فرزند او نيز در رسالهاش و نوهاش و شيخ نجيب الدين و مولى خراسانى در دو كتاب خود و كاشانى در مفاتيح و شهاب ثاقب و وافى و شيخ سليمان در دو رسالۀ خود و سيد عبدالعظيم و شيخ احمد خطى و مولانا حر در وسائل است» (مفتاح الكرامه ، ج 3، ص 57).
تا آنجا كه مىگويد: «امّا قول چهارم، كه همان وجوب تخييرى است بدون شرط فقيه كه گاهى از آن به جواز تعبير مىشود و گاهى ديگر به استحباب كه اين مشهور است - همانگونه كه در تذكره و غاية المراد آمده است - و نظر بيشتر فقها [ همين است ] چنانكه در ذكرى آمده است و بيشتر آنها آنگونه كه در الروض والمقاصد العليه و