308
الماحوزيه و رياض المسائل آمده همين قول را دارند» (همان مأخذ، ج3، ص 62).
اينك مىگويم: آيا از اين پس براى شخص منصف روا خواهد بود ادّعا كند كه شيعۀ اماميه جز با حضور امام معصوم به برپا كردن نماز جمعه اعتقادى ندارند؟ به ويژه آنكه بنا به قول مشهور ميان فقها مستحب آن است كه نماز جمعه اختيار شود.
نويسنده ادّعا مىكند: دستهاى پنهان پليد همچنان در كارند و سم مىافشانند. رياست حوزۀ روزگار ما بيانيهاى داده مبنى بر وجوب تكثير فساد و ستم و انتشار آن ميان مردم، زيرا فراوانىِ فساد در خروج امام مهدى از سردابش [ به همين شكل آمده ] تعجيل مىكند.
پاسخ وى آن است كه اين از دروغهاى رسوا و فراوانى است كه نويسنده با آن، صفحات كتاب خود را سياه كرده است. بسيار روشن است كه رياست حوزۀ علميه مردم را به انجام زشتيها و ارتكاب كارهاى حرام به هيچ بهانهاى بر نمىانگيزد و رسالههاى عملى و فتاوى نقل شده از همۀ علما با چنين افتراى رسوايى ناسازگارى دارد و به همين سبب نويسنده دليلى براى تقويت اين افترا پيش نمىنهد و براى خوانندگان متنى از اين بيانيههاى موهوم نمىآورد.
اين در حالى است كه وظيفۀ شرعى همۀ مكلّفان، پايبندى به اوامر الهى و ترك نواهى است و ظهور صاحبالزمان عليه السلام وظيفۀ امام عليه السلام است نه وظيفۀ مكلّفان تا فراهم آوردن مقدّمات لازم، بر ايشان بايسته باشد.
اگر چه اين انديشه، خردپذير نيست كه انجام كارهاى حرام در