287نمىكند» (بحارالانوار، ج 52، ص 333).
پاسخ وى اين است كه اين روايت سندى ضعيف دارد، زيرا راوى آن موسى ابار است كه وضعى ناشناخته دارد و در كتب رجالى توثيق نشده است، و اسباط بن سالم از او روايت مىكند كه وى نيز توثيق نشده است.
اين روايت با چشمپوشى از سند آن با اخبار ديگرى معارض است كه نشاندهندۀ آن است كه بسيارى از ياران امام عليه السلام از تازيان هستند.
يكى از اين روايات را شيخ طوسى با سندش از جابر جعفى نقل مىكند كه گفته است: «امام باقر عليه السلام فرمود: سيصد و اندى نفر از رزمندگان بدر ميان ركن و مقام با قائم بيعت مىكنند. در ميان ايشان بزرگوارانى از اهل مصر و دلاورانى از مردم شام و نيكانى از عراقيان هستند و امام آنچه را خدا مىخواهد بر پاى خواهد داشت» (كتاب الغيبه طوسى، ص 284؛ بحارالانوار ، ج 52، ص 334).
نويسنده ادّعا مىكند: در پس اين نصوص افرادى به چشم مىخورند كه در پاشيدن اين سمها نقش بزرگى ايفا مىكنند و ديگر شگفت زده نشو كه كسرىٰ از آتش رهايى يابد، زيرا مجلسى از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت مىكند كه: «خدا كسرىٰ را از آتش رها كرده است و آتش بر او حرام گشته» (بحارالانوار، ج 41، ص 4).
پاسخ نويسنده آن است كه حديث كسرى را شاذان بن جبرئيل قمى رحمه الله در كتاب فضائل ، صفحۀ 70 و محمّد بن جرير شيعى در نوادر المعجزات ، صفحۀ 21 از عمّار ساباطى نقل كردهاند. اين حديث،