258مىشود كه پيشتر گفتيم ضعيف است، و نيز محمّد بن جمهور كه او نيز ضعيف است» (رجال نجاشى ، ج 2، ص 225).
از ديگر رواياتى كه نويسنده مىآورد يكى هم اين است: «زراره در امامت من دو دل بوده، من از خدا خواستم او را به من ببخشد». (ص 138).
پاسخ به نويسنده اين است كه سند اين روايت هم ضعيف است، زيرا در زنجيره سند آن نام حسن بن على بن موسى و ابويحيى ضرير ديده مىشوند كه هر دو مجهول هستند، و نيز احمد بن هلال يا همان عبرتائى كه او نيز بسيار ضعيف است 1، چنانكه نام درست بن ابى منصور ديده مىشود كه واقفى است و موثّق شمرده نشده است 2.
اين در صورتى است كه در اين روايت نه تنها نكوهشى براى زراره ديده نمىشود، بلكه بر عكس، براساس درونمايۀ اين روايت، زراره در امامت امام موسى بن جعفر ترديد كرده بود و امام عليه السلام از خدا خواست او را ببخشد و خدا او را به امام بخشيد و زراره به امامت او باور يافت.
حاصلِ آنچه گفته آمد اينكه همۀ اخبارى كه نويسنده بر مقصود خود بدانها استدلال كرد از نظر سند ضعيف هستند به علاوۀ ناسازگارى با روايات صحيح ديگر كه ستايشگر زراره مىباشند.
يكى از آنها صحيحۀ جميل بن دراج است كه مىگويد: «از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىگفت: فروتنان را به بهشت بشارت ده: بُرَيد بن معاويه عجلى، ابوبصير ليث بن بخترى مرادى، محمد بن مسلم و زراره