20اين كتابها يا علمى هستند بى هيچ پيوندى با مذهب اهلبيت عليهم السلام همچون كتابهاى نحو، بلاغت، صرف، منطق و فلسفه، يا كتابهايى دربردارندۀ فتاواى صِرف؛ همچون تبصرة المتعلّمين و شرائع الاسلام ، يا كتابهايى كه تنها اشارهاى به دلايل دارند؛ همچون اللمعة الدمشقيه ، يا كتابهايى شامل بيان ادلّۀ تفصيلى در مكاسب و تجارات؛ مثل كتاب المكاسب شيخ انصارى.
از اين گذشته نويسنده همۀ متونى را كه در چنته داشته و گمان مىكند در كتب شيعه آمده است ذكر كرده؛ متونى كه به پندار او كفر به ساحت الهى يا مقتضىِ خدشه به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و خاندان او عليهم السلام است.
خواننده به زودى در خواهد يافت كه آنچه اين نويسنده مىانگارد همگى سراب است و پوچ والحمدلِلّه متونى از اين دست در كتب شيعه يافت نمىشود.
امّا اين ادعاى او كه تحصيلاتش را به پايان برده و با درجۀ ممتاز از يگانۀ روزگار خود شيخ محمّد حسين كاشف الغطاء قدس سره درجۀ اجتهاد دريافت داشته به دو دليل پذيرفتنى نيست:
اوّل، نويسنده اعتقاد دارد كه شيوۀ تحصيلات حوزه نظير شيوۀ تحصيلات دانشگاهى است و با رسيدن به درجۀ اجتهاد پايان مىپذيرد و ديگر دريافت كنندۀ اين درجه، تحصيلاتش را به پايان رسانده است، در حالى كه مسأله چنين نيست و دروس حوزه بدين ترتيب به پايان نمىرسد و هر كه در اين روزگار در حوزۀ نجف اشرف بوده، مىداند كه شمارى از فقها كه اجتهادشان مسلّم است طى سالهاى متمادى در حلقه درس اساتيدشان حاضر مىشدند.