185هزار... مىرسيد، و مقولههاى ديگرى كه ذكر آن به طول مىانجامد و اگر بخواهيد مىتوانيد براى يافتن اطلاعات بيشتر به الغدير علامۀ امينى، جلد 8، صفحات 282 تا 286 مراجعه كنيد.
حال اين پرسش پيش مىآيد كه آيا اين صحابه به دليل توانگرى به فساد و انحراف كشيده شدند؟
نويسنده ادعا مىكند كه: آيةاللّه سيستانى (دام ظلّه) اموال خمسى را كه گرفته به طلا تبديل كرده و هم اكنون دو اتاق پر از طلا در اختيار دارد. دربارۀ دزديهايى هم كه نمايندگان ايشان، بدون آگاهى آيةاللّه، مىكنند هر چه مىخواهد دل تنگت بگو.
پاسخ اين ادعاى نويسنده چنين است كه اين افترايى بى پايه است كه مستحق پاسخ هم نيست، زيرا دوران اندوختن طلا در اتاقها گذشته است، و اگر نويسنده ادعا مىكرد آيةاللّه سيستانى مبالغى را به بانكهاى سوئيس سپرده، مىشد دروغ او را تصديق كرد، ولى دروغى چنين رسوا را جز نادانان و ساده لوحان كسى تصديق نمىكند.
هر كه از وضع آيةاللّه سيستانى آگاه باشد مىداند كه ايشان حتّى يك خانه ندارد و خانهاى كه در آن به سر مىبَرد استيجارى است؛ خانهاىبسيار محقّر دريكى ازكوچههاى نجفكهازتنگىفاقد گنجايش كتابهايى است كه آيةاللّه بدان نياز دارد چه رسد به اين همه طلا؟
از اين گذشته چگونه تنها نويسنده توانسته از اين دو اتاق موهوم آگاهى يابد؟ من يقين دارم اگر نويسنده در اين ادعاى باطل خود تنها يك دليل داشت، آن را در بوق وكُرنا مىنهاد، ولى كجاست اين دليل!