113نيست، خواه نكاح دائم باشد يا متعه، امّا زن بيوه در هر دو ازدواج مختار است.
توارث نيز در حقيقتِ نكاح دخالتى ندارد، زيرا فقها به صحّت نكاحِ بدون توارث نيز قائل هستند و به همين سبب ازدواج با زن كافر اهل كتاب را تجويز كردهاند، ولى توارث ميان مسلمان و كافر را جايز نمىدانند، پس از نظر اين گروه نه مسلمان از كافر ارث مىبرد و نه كافر از مسلمان، امّا همه در ازدواج با زنِ اهل كتاب اجماع دارند.
ابن قدامه مىگويد: «بحمدالله ميان اهل علم در حلال بودن زنانِ آزاد اهل كتاب اختلافى نيست» (مغنى ، ج 7، ص 500).
ابن قدامه پيرامون عدم توارث ميان مسلمان و كافر چنين توضيح مىدهد: «اهل علم اجماع دارند كه كافر از مسلمان ارث نمىبَرد و جمهور صحابه و فقها گفتهاند: مسلمان از كافر ارث نمىبرد» (همان، ج 7، ص 166).
در كنار اينها همه، نكاح متعه گاهى شامل همۀ اين امور مىشود و در آن گواه و علنى كردن و توارث و نفقه و سكنا و همخوابگى، اگر زوجين ضمن عقد شرط كرده باشند، ضرورت مىيابد و از اين نظر همچون نكاح دائم خواهد بود، با اين تفاوت كه با مدّت، منقضى مىشود و نكاح دائم با طلاق منقضى مىشود و سپرى شدن مدّت و تحقّق طلاق، هر دورشتۀ ازدواج رامىگسلانند و جا نماىۀ حقيقى آن شمرده نمىشوند.
در نتيجه زوجين گاهى ميانشان توارث تحقّق مىيابد و گاهى خير، خواه نكاحشان دائم باشد يا متعه، و اين امر به هيچ رو با اصل زوجيّت منافات ندارد، زيرا همان گونه كه آشكار است زوجيّت بر توارث،