31پيامبر خدا صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را فراخواند و فرمود : «خدايا، اينان خاندان مناند» و در آن لحظۀ خطير ديگران را شركت نداد و به سوى ديگران روى نياورد، گويا بر روى زمين كسانى جز آنان شايستۀ آمين گويى به دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله نبودند.
و . حديث غدير
حديث غدير از احاديث متواتر است كه صحابه و تابعين در هر عصر و نسل آن را نقل كردهاند. اكنون در صدد ذكر منابع و اثبات تواتر آن نيستيم، بلكه مىخواهيم بگوييم آن حادثۀ مهم در تاريخ اسلام و سخن پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله برفراز جهاز شتران كه فرمود:
«مَن كنت مَولاه فهذا على مولاه» (هر كه را من مولا و سرپرست بودم، على مولاى اوست)، سبب شد كه گروهى از مهاجران و انصار برگرد على عليه السلام به عنوان محور هدايت و رهبرى پس از پيامبر گرد آيند.
حسّان بن ثابت، شاعر زمان پيامبر نيز سخن پيامبر را در شعر خود آورد. 1
نتيجۀ بحث
اين حوادث مهم در زندگى على عليه السلام نشان مىدهد كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله او را به خاطر شايستگىها و توانمندىهاى منحصر به فردش، انسانى شايستۀ رهبرى حكيمانه پس از رحلت خويش مىشناخت از همين رو، جمعى از مهاجران و انصار، به و يژه آنان كه در دل كينهاى از او نداشتند، پيرو او شدند و اين گروه با عنوان «شيعۀ على» شناخته شدند.
بنابراين، تشيع همان اسلام و روى ديگرى از آن است و اشاره به يك اصل اسلامى دارد و آن اينكه رهبرى حكيمانه و هدايت علمى، با نصب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در وجود على عليه السلام متمركز است. هر كس اين حقيقت را درك كند، شيعه و پيرو على عليه السلام مى شود.
آنان در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان شيعۀ على عليه السلام شناخته شدند و پس از وفات پيامبر هم بر همين باور باقى ماندند و گروههايى از تابعين و تابعانِ تابعين پيرو آنان شدند تا به امروز.