47و به ناچار، كار را به خلق واگذار نموده و خود به كنارى رفت. غلات نيز بدين جهت كه عقيده دارند خداوند امور را به امامان تفويض نموده تا آنها خلق كنند و روزى دهند، اين گونه مىباشند. به همين جهت آنها را مفوّضه نيز مىگويند.
شرك در عبادت: آن است كه در موقع عبادت توجه، حضور قلب و نيت خود را به غير خدا متمايل سازد. بنابراين هر عبادتى كه نيّت آن براى خلق باشد شرك است.
چون براى خدا شريك قرار مىدهد و او را در مقام عبادت پرستش مىكند.
2 . شرك خفى: شرك در اعمال، عبادات و طاعات است و تفاوت آن با شرك در عبادت، بسيار ظريف است. شرك در اسباب نمونه بارز شرك خفى است.
شرك در اسباب: و آن زمانى است كه چشم اميد و خوف به خلق و اسباب داشته باشيم. مثلاً يك كارمند، مستقلاً و منحصراً به اداره، كارفرما يا صاحب كارش توجه داشته باشد.
اما پاسخ به سؤال درباره شرك شيعيان:
حاجت خواستن از امامان:
اگر صرف حاجت خواستن و تقاضا نمودن از مخلوق، شرك باشد پس تمام خلايق مشركند و اصلاً نمىتوان موحدى پيدا نمود. واضح است كه روابط اجتماعى جوامع انسانى بر پايه نياز به يكديگر بنا شده و كمك خواستن از ديگران در دنيا متداول است. به طورى كه به سوى يكديگر رفته و بدون اينكه نامى از خداى متعال برده شود تقاضاى كمك از ديگرى مىنمايند. مثلاً:
مريضى به مطب پزشكى مىرود و از او درخواست مداوا و معالجه مىكند.
غريقى در آب فرياد مىزند كه از غرق شدن نجاتش دهند.
مظلومى به دادگاه مىرود و از قاضى تقاضاى دادرسى مىكند.
طلبه و دانشجويى نزد استاد رفته و تقاضاى آموزش و يادگيرى مىكند.
كسى كه اموالش به سرقت رفته به كلانترى مىرود و تقاضاى پيداكردن اموال مسروقه را دارد.
كسى به نانوايى مىرود و تقاضاى چند قرص نان مىكند.