208بر جان و يا عرض و يا مال خود مىترسد و راه هم منحصر است به همين راه، حج بر او واجب نيست.
مسأله 17 اگر رفتن به حج مستلزم ضرر مالى باشد، غير از آن چه لازمۀ عادى حج است، پس اگر تحمل آن ضرر براى او حرجى است و مشقت و كلفت دارد بر او واجب نيست. و الاّ واجب است.
مسأله 18 بعد از حاصل شدن شرايطى كه ذكر شد اگر رفتن به حج موجب ترك واجبى يا فعل حرامى شد بايد ملاحظۀ اهميت را كرد، پس اگر حج اهم است بايد حج برود و اگر يكى از آنها مهمتر است بايد ترك كند رفتن را، لكن اگر رفت و حج كرد حجش صحيح است و كافى است، گر چه معصيت كرده است در ترك واجب يا فعل حرام.
مسأله 19 اگر كسى پيش از آن كه مستطيع شده، نذر كند كه به زيارت حضرت سيد الشهداء (عليه السّلام) برود در هر روز عرفه، نذر او مانع از حج او نمىشود و بايد حج برود و به نذر عمل نكند، لكن اگر حج نرفت بايد به نذرش عمل كند و اگر عمل نكرد كفارۀ ترك نذر را بايد بدهد.
مسأله 20 اگر كسى خودش مالدار نيست و ديگرى به قدر كفايت سفر حج در رفتن و برگشتن به او ببخشد كه به حج برود واجب است قبول كند و برود، و امّا اگر مالى ببخشد و اسم حج نياورد واجب نيست قبول كند.
مسأله 21 اگر كسى خرجى حج ندارد و لكن كسى ديگر او را براى حج مهمان كند و بگويد حج بكن و به عهدۀ من مخارج حج و مخارج عيالت، حج بر او واجب مىشود، به شرط آن كه اطمينان و وثوق داشته باشد به قول طرف و در صورتى كه مورد وثوق نباشد واجب نيست. و فرقى نيست بين آن كه مخارج را به تدريج بدهد يا يك مرتبه بدهد و يا آن را ملك او كند براى حج رفتن يا نكند.
مسأله 22 در اين نحو از استطاعت كه به بخشش حاصل مىشود، شرط نيست كه در وقت برگشتن داراى معاشى باشد كه او را اداره بكند.