30نقل كرده است:
بهزودى امت من هفتاد و چند گروه مىشوند و بزرگترين گروه فتنهگر در امت من قومىاند كه كارها را به رأى خود قياس مىكنند. پس از اين طريق، حلال را حرام و حرام را حلال مىدانند. 1
علت مخالفت پيشوايان معصوم(عليهم السلام) با اجتهاد قياسى اين است كه هواداران قياس، كتاب و سنت را براى بيان همه احكام الهى كافى نمىدانند. پس به پندار آنان لازم است با اجتهاد قياسى دين را كامل كرد. اين در حالى است كه خداوند مىفرمايد: «و ما قرآن را بر تو فروفرستاديم تا بيانگر هرچيز باشد». 2 و نيز مىفرمايد: «امروز براى شما دينتان را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و خشنود شدم از اينكه اسلام دين شما باشد». 3
امام موسىبنجعفر(ع) مىفرمايد: «همانا پيش از شما كسانى به سبب قياس نابود شدند و خداوند روح پيامبرش را نگرفت مگر اينكه دين او را در حلال و حرامهاى آن كامل كرد». 4
شيعه اجتهاد قياسى را - به معنايى كه بيان شد - مشروع و مجاز نمىداند و آن را بدعت مىشمارد. علماى بزرگى از اهل سنت نيز در اين مطلب با شيعه موافقاند. محض نمونه، ابنحزم اندلسى در كتاب