463. هيچ مسجدى، براى هيچ كافرى، منطقه باز داشته شده و ممنوعه نيست.
شيخ طوسى در تفسير خود (تبيان)، ديدگاه چهارمى نيز نقل مىكند و آن، جايز بودن ورود كافران ذمى و بردگان مسلمانان به مسجدالحرام است:
واختلفوا في هل يجوز دخولهم المسجدالحرام بعد تلك السنة أم لا؟ فروي عن جابربن عبدالله و قتادة أنّه لا يدخله أحد الّا أن يكون عبداً أو أحداً من أهل الذّمّة. 1
در اينكه آيا مشركان مىتوانند پس از سال نهم هجرت، به مسجدالحرام وارد شوند يا نه، اختلاف است. از جابربن عبدالله و قتاده روايت شده كه كسى از كافران حقّ ورود ندارد، مگر آنكه اهل ذمّه يا برده شخص مسلمان باشد.
در مجمعالبيان نيز، نظريه پنجمى بهچشم مىخورد كه طبق آن، ممنوع بودن ورود كافران به مسجدها، يك حكم حكومتى است؛ آن هم مربوط است به زمان حج و عمره:
وقيل منعهم من دخول المسجدالحرام على طريق الولايه للموسم والعمرة. 2
گفته شده كه ممنوع بودن ورود كافران به مسجدالحرام، حكم حكومتى است، و اين حكم ويژه روزهاى حج و عمره است.
ديدگاه فقيهان شيعه
بيشتر فقيهان شيعه، بر اين باورند كه غير مسلمان هرگز نمىتواند داخل مسجد شود. در بحث جهاد، آنجا كه به احكام اهل ذمه مىرسند، اين موضوع را مطرح مىكنند و وارد نشدن به مسجدها را به عنوان «وظيفهاى كه هر كافر ذمى بايد رعايت كند»، بر مىشمارند. وقتى كافران ذمى، كه در حمايت حكومت اسلامى روزگار مىگذرانند، نتوانند به مسجد وارد شوند، تكليف مشركان و ملحدان و كافرانى كه در شهرهاى كفر زندگى مىكنند، روشن است؛ يعنى ممنوع بودن براى آنان شديدتر خواهد بود.
همچنين آنانكه در بحث «احكام مسجدها» به اين موضوع پرداختهاند، به ممنوع بودن ورود كافران به مسجدها نظر دادهاند. در هر صورت، لازم است پيش از بررسى