18شده، بلند شده است. و در آن عَلَم و نشانهاى همچون نشانههاى حرم كه گفتيم، نصب شده است.
آنگاه در مورد جمره وسطى و اولى مىگويد:
بعد از جمره عقبه، محل جمره وسطى است و آن نيز نشانهاى دارد و بين اين دو، به اندازه پرتاب يك تير فاصله است. و پس از آن، به جمره اولى مىرسد كه فاصلهاش با آن، به اندازه فاصله با ديگرى است. 1
«ميرزا محمد حسين فراهانى» در سفرنامه خود 2 در وصف جمرات مىگويد: «در بازار منا سه علامت از گچ و آجر، به قد دو ذرع، درست كرده به فاصله هزار ذرع به يكديگر و يكى را جمره اول و يكى را دويم و يكى را سويم مىگويند». 3
جمره در كتب فقها
1. شهيد اول در «دروس» فرموده است: «جمره، بناى مخصوص يا محل و اطراف آن است كه ريگها در آن جمع مىشوند». 4
2. شهيد ثانى قول ديگرى به صورت قيل نقل مىكند و مىگويد: «به محل جمع شدن ريگها جمره گفتهاند و برخى ديگر زمين آن محل را جمره ناميدهاند». 5
در برخى از كتب فقهى استدلالى، چنين آمده است:
اهل لغت و فقه درباره جمره اختلاف نظر آشكار دارند. ولى شكى نيست كه سنگ انداختن به آن موضع خاص، كافى است و در صورت شك در اينكه آيا آن محل وسيع است يا تنگ، در صورتى كه اصل محل رمى معلوم باشد، اصل برائت جارى مىشود و مقيد به حد معينى نمىگردد. 6
از اين فتواها چنين استفاده مىشود كه جمره، حد معينى - كه خود ستونها باشد - ندارد و اينكه شهيد اول محلى را كه «ريگها در آن جمع مىشود»، جمره مىداند يا برخى از فقها در صورت شك در وسعت و تنگى محل رمى، اصل برائت جارى مىكنند، همه حاكى از اين است كه جمره، وسيعتر از بناهاى فعلى در مناست. از اينها