13كاتبان وحى پس از آن كه پيامبر(ص) آيات قرآن را درمىيافت و بر آنان قرائت مىكرد، به سرعت مىنوشتند. برخى مومنان بخشهايى از وحى را حفظ مىكردند يا گاهى وحى را بر هر چيزى كه مىشد بر آن نوشت و در دسترس بود، ثبت مىكردند.
برطبق نظر طرفداران اين قول، اين واقعيت كه قرآن به شكل يك كتاب تا وفات پيامبر(ص) تدوين نشده بود، كاملاً منطقى است؛ چون تا وقتى كه پيامبر(ص) در قيد حيات بود، هميشه وحى ديگر انتظار مىرفت. هيچ شكل تدوينشدهاى از اجزايى كه پيشتر وحى شده بود، نمىتوانست تهيه گردد كه تمام متن قرآن را دربرگيرد.
افراد متعددى بخشهاى زيادى از وحى را حفظ كرده بودند و در نمازهايشان مىخواندند و براى تعليم ديگران قرائت مىكردند. امّا بعد از وفات پيامبر(ص) تغيير كرد و در اوضاع و احوال جديد، جمعآورى قرآن الزامى شد. و اين الزام بنابر داستانى، باورمند گشت. 1
سراسر اين داستانِ تدوين قرآن را واقعيتى مسلم انگاشتهاند. آن گونه كه خواهيم ديد، اين ديدگاه مبنايىشد براى نظر متأخرترى، كه مدعى بود متن قرآن كامل نيست.