12
مقدمه در سير پيدايش بحث تحريف قرآن
«نخستين متكلمان شيعى در مقام مجادله با سنيان، احاديثى را از مآخذ سنى نقل و با آنها برضد خود ايشان استدلال مىكردند. اما از ميانه قرن سوم به بعد، برخى تصور مىكردند كه هرچه برخى محدثان قديمى شيعى، گفته يا نوشتهاند، ضرورتاً ديدگاهها و اخبار ائمه را نشان مىدهند. اين فرض موجب نسبت دادن مطالب نادرست به انديشه شيعى شد.
بسيارى از اين گفتوشنودهاى محدثان شيعى با اهلسنت درگذر زمان فراموش شده بودند. از اين جهت، روشن نبوده است كه آيا برخى از عقايدى كه بعدها ديدگاهى سنى يا شيعى قلمداد شدهاند، در اصل، نظريات گروههاى مختلف بوده است يا حداقل در جريانهاى اصلى جامعه اسلامى مطرح بودهاند يا خير؟
مسئله عدم نقصان و زيادت مصحف عثمانى و مجادلات درباره آن، مثال مهمى از اين پديده است. مسئله اصلى در اين منازعات اين بود كه آيا مصحف عثمانى تمام آيات قرآن را دربر دارد يا آيات ديگرى نيز وجود داشته كه از مصحف عثمانى حذف شدهاند.
شواهدى در خود قرآن و نيز حديث وجود دارد كه نشان مىدهد، پيامبر(ص) متن مكتوبى را در دوره حياتشان و به احتمال بيشتر در نخستين سالهاى حضورشان در مدينه تدوين كرده بودند. ايشان ظاهراً كار تدوين قرآن را تا پايان حياتشان ادامه دادند و به كاتبان وحى مىگفتند كه بخشهاى جديد وحىشده را در كجاى قرآن قرار دهند.
روايت سنى درباره جمعآورىِ قرآن با آنچه پيشتر آمد، كاملاً متفاوت است. اين روايت مدعى است كه قرآن تا پس از زمان وفات پيامبر(ص) در سال يازدهم هجرى در يك مجلد تدوين نشده بود.