56صحابه تمسك مىكنند، آن اقتدا را حمل بر تقيه و خوف ضرر كرده و مىنويسد: «و عملكرد صحابه [در اقتداى به فسّاق] بر اين نكته حمل مىشود كه با ترك نماز با آنان ترس از ضرر داشتند...». 1 «مالك» نيز در جواب از اين پرسش كه نماز پشت سر كسى كه قدرى است، چه حكمى دارد، مىگويد:
اگر يقين به قدرى بودن وى دارى، پشت سرش نماز نخوان. پرسيدم: نماز جمعه چه؟ گفت: اگر يقين دارى، جمعه را نيز نه! و نظرم بر اين است كه- اگر نسبت به او تقيه مىكنى و از او نسبت به خودت مىترسى- با او نماز (جمعه) بخوانى و دوباره نماز را به عنوان نماز ظهر اعاده كنى. 2
مطابق با اين نقل، مالك در فرض تقيه و خوف، حكم به جواز اقتدا و وجوب اعاده كرده است.
بنابراين، نظر اماميه مبنى بر تقيه در اقتداى به غيرمؤمن و حكم عده بسيار از فقهاى شيعه به اعاده نماز، تازگى نداشته و از امتيازات اين مذهب نيست. اساساً تقيه بر خلاف ادعاى برخى از اهل تسنن شعار شيعه نيست؛ بلكه تمام فرق و مذاهب كم يا زياد از آن بهره برده و مىبرند و در فقهشان جارى و سارى است و تنها چيزى كه باعث شده است شيعه به اين موضوع اشتهار پيدا كند، ابتلاى بيش از حد اين فرقه به حفظ خود و پيروان خود در طول تاريخ بوده است. 3
گفتار پنجم: نگاه تاريخى به اقتداى شيعه به عامه و بر عكس
مسئله حضور شيعيان در نماز جماعت اهل تسنن و عامه، به عصر بعد از رسولخدا(ص) و كنار گذاشتن اميرالمؤمنين على(ع)، خليفه بلافصل ايشان، بر مىگردد. روايتى در بعضى منابع حديثى شيعه وجود دارد مبنى بر اينكه اميرالمؤمنين(ع) پشت سر