26اظهار آنچه در دل دارد نسبت به ديگران». 1 «سيد محمد رشيد رضا» نيز مىگويد: «تقيه مخالف حقى است كه براى حفظ از ضرر، گفته يا انجام داده مىشود». 2
همانطوركه روشن است بيشتر اين تعاريف ناظر به تقيه خوفى، يعنى خوف از ضرر بر نفس و جان، عرض و.... است. ولى با توجه به اينكه در يكى از تقسيمات، تقيه به خوفى و مداراتى منقسم مىشود، در تعريف آن مىتوان اينگونه گفت كه تقيه، اخفاى عقيده يا ابراز خلاف آن براى مصلحت اهم بوده كه آن مصلحت اهم يا حفظ نفوس است يا اموال و آبروها يا جلب مودت و محبت و دفع عوامل دشمنى. 3
اين تعريف مىتواند جامع باشد؛ ولى با توجه به اينكه اصل معناى تقيه، حفظ و صيانت است و اين معنا را مىتوان در همه اقسام آن حفظ كرد، بايد گفت تقيه، كتمان حق و موافقت و همراهى قولى و فعلى با مخالفان براى حفظ و صيانت نفوس، اموال يا اعراض يا حفظ دين و مذهب است. «حضرت امام(رحمه الله)» به اين نكته اشاره كردهاند:
گاه ترس به دليل احتمال وارد شدن ضرر بر جان، آبرو، مال يا ديگر امور مربوط به تقيهكننده است و گاهى به خاطر احتمال واقع شدن ضرر بر برادران مؤمن او و زمانى نيز احتمال وقوع ضرر بر حوزه اسلام است، به نحوى كه با ترك تقيه خوف تفرقه و تشتت مسلمانان در ميان باشد. 4
پس در هر يك خوف و به تبع آن به واسطه تقيه، حفظ و صيانت لحاظ شده است. گاهى مربوط به شخص انسان و متعلقات اوست، گاهى مربوط به ديگر انسانها و زمانى نيز مربوط به اصل دين و اساس اسلام است.