27
عدالت
«عَدالت» مترادف با «عَدل» است 1 كه به ميانهروى در كارها معنا شده است و متضاد آن جور است. 2 فعل «عَدَلَ» اگر با «عن» به كار رود به معناى اعراض از چيزى است. 3
«عَدالت»، در اصطلاح حكمت و عرفان، به تعديل قواى مختلف نفسانى (قواى انسانى و حيوانى) اطلاق مىشود. 4 اما در اصطلاح فقه، معناى ديگرى دارد كه البته در تعريف آن بين فقها اختلاف است. شيخ مفيد(رحمه الله) در تعريف «عادل» مىنويسد: «عادل كسى است كه به ديندارى و پرهيزگارى از حرامهاى خداوند شناخته شده است». 5
با توجه به اين بيان، مىتوان عدالت را از ديدگاه ايشان، «معروفيت به ديندارى و پرهيزگارى» دانست. شيخ الطائفه نيز شبيه اين تعريف را ذكر كرده است. 6 ولى مشهور متأخرين، «عدالت» را به گونهاى ديگر تعريف كردهاند. در اينجا به ذكر تعريف مشهور اكتفا كرده و اشكالهايى كه برخى بر آن وارد كردهاند، وا مىنهيم.
از ديدگاه مشهور، عدالت به «ملكه و كيفيت نفسانى پابرجا در نفس انسان است كه انسان را نسبت به تقواى هميشگى و مروت بر مىانگيزد» تعريف شده است. 7
برخى نيز اين تعريف را تعريف مشهور عامه و خاصه دانستهاند؛ زيرا برخى از علماى عامه، چون «حاجبى»، «عضدى» و «غزالى»، نيز به اين تعريف تصريح كردهاند. 8