272تقويت روايت نياز دارد، بهويژه اگر روايت در مسئله تجسيم و تشبيه، يا منع از زيارت و توسل و تبرك يا فضايل معاويه و بنىاميه باشد، گرايشات مذهبى راويان را ناديده مىگيرد و تصريح مىكند: «آنچه در راوى معتبر است، تنها وثاقت و ضابطبودن ايشان است و گرايشات مذهبى او از قبيل تشيع، بين خود و خدايش مىباشد» 1؛ اما هنگامى كه بحث به روايات فضايل مىرسد، كوچكترين احتمال تشيع در راوى، بزرگترين جرم او قلمداد مىگردد؟! آيا مىتوان اينگونه روشهاى غيرعلمى را از كسى كه وى را «بخارى دوران» ناميدهاند، پذيرفت؟!
البته از كسى كه حتى ديدهشدن قبر مطهر پيامبر گرامى اسلام(ص) را برنتافته و آرزوى تخريب آن را از سالها قبل داشته و از دولت عربستان خواسته است تا با كشيدن ديوار بلندى، مانع ديدهشدن قبر مطهر شود؛ اينگونه برآشفتهشدن در مقابل فضايل اهل بيت پيامبر(ص) چندان هم بعيد نيست. 2