217حافظ احمدبنصديق غمارى در اين باره نوشته است: «اوّل من علمته صرّح بهذا الشرط وان كان معمولاً به في عصره، ابراهيم بن يعقوب الجوزجاني». 1
نظريه جوزجانى درباره راويان اهل بدعت
جوزجانى در مقدمه كتاب خود، چنين نوشته است:
از مبتدعه، كسانىاند كه در گفتار راستگويند و رواياتشان ميان مردم رواج دارد؛ ولى از حق منحرف شدهاند؛ زيرا در بدعتشان خوار شدهاند، ولى در روايت، مورد اطمينان مىباشند. به اعتقاد من، درباره اين عده چارهاى نيست، مگر اينكه تنها روايات معروفِ ايشان را كه در راستاى تقويت بدعتشان نيست، اخذ كنيم؛ زيرا اگر رواياتى را نقل كنند كه در جهت تقويت مذهبشان باشد، در اين روايات، مورد اتهام هستند. 2
نقد و بررسى نظريه جوزجانى
چنانكه ملاحظه شد، جوزجانى ازسويى، اعتراف به صداقت و امانت اين دسته از راويان مىكند و ازسوىديگر معتقد است كه ايشان در نقل روايت متهماند و رواياتشان پذيرفته نمىشود. در نتيجه، به نظر او يك راوى مىتواند درحالىكه راستگوست، دروغگو نيز باشد!
با اندكْ تأملى مىتوان دريافت كه اين نظريه، كاملاً باطل است؛ زيرا نسبت بين دو صفت «كذب» و «صدق»، متناقضان است كه بههيچوجه باهم جمع نمىشوند؛ مگر اينكه قائل به جواز اجتماع متناقضان شويم! پس اگر راوى، صادق و مورد اطمينان