212
گفتار اول: انگيزه تأسيس قاعده
تنها دليلى كه باعث شده است برخى چنين قاعدهاى را پايهگذارى كنند، مقابله با نشر و تبليغ مناقب حضرت امير(ع) است؛ زيرا عدهاى دريافتند كه تعداد درخور توجهى از راويان مبتدع و دعوتكننده به مذهب هستند كه روايات ايشان، بهدليل وثاقتشان، در صحيحين و كتب معتبر حديثى، نقل شده است و بزرگان حديث و رجال نيز نقل روايات آنان را اجازه دادهاند، و ممكن است ازاينرهگذر، روايات فضايل و مناقب در كتابها و همچنين بين مردم منتشر شود. ازاينرو قبول اين روايات را مشروط كردند به اينكه نبايد روايات اهل بدعت در راستاى تقويت مذهب آنان باشد.
حافظ احمد بن محمد بن صديق غُمارى درباره انگيزه تأسيس اين قاعده مىگويد:
و اما شرط روايتنكردن چيزى كه در راستاى تأييد و تقويت بدعت راوى باشد، از دسيسههاى نواصب است كه بين اهل حديث شايع كردند تا بتوانند هرآنچه را از فضايل على(ع) وارد شده است، باطل كنند؛ زيرا آنان، نقل فضايل على(ع) را نشانه تشيع راوى و علامت بدعت او دانستهاند. سپس اينگونه وانمود كردهاند كه آنچه را مبتدع نقل كرده و در آن، تأييد بدعتش است، مردود مىباشد؛ گرچه از افراد ثقه باشد. مقصود آنها از تأييد تشيع، فضيلت على(ع) و برترى اوست. در نتيجه، هيچ حديثى در فضايل على(ع) صحيح نمىباشد؛ همانطور كه برخى از غاليان نواصب كه پرده حيا را دريدهاند، به اين مطلب تصريح كردهاند. 1
عبدالرحمان بن يحيى معلّمى نيز دليل تأسيس چنين قاعدهاى را محو كامل مناقب اهل بيت(عليهم السلام) دانسته و نوشته است: