211همانطور كه در بخش قبل بررسى شد، برخى با مطرحكردن قاعده مبتدعبودن راويان شيعى، فراوان كوشيدند كه بتوانند اين دسته از راويان را منزوى، و آثار ايشان را محو كنند. ازاينرو با قيود مختلفى كه مطرح شد، سعى در محدودكردن اين راويان داشتند تا بهاينوسيله، از انتشار احاديث نقلشده ايشان جلوگيرى كنند. ضرورى است اين قاعده، انگيزه تأسيس، نوع تفكرات مؤسس و آثار مخرب آن، بهطور دقيق بررسى شود تا بهتر بتوانيم در اين باره قضاوت نماييم.
فصل اول: قاعده مبتدعبودن راويان شيعى
هر انسان منصف و حقيقتجويى، با اندكْ تأملى در جوامع روايى اهل سنت، درخواهد يافت كه صدها حديث در مناقب و فضايل اهل بيت(عليهم السلام) بهطرق مختلف گزارش شده است كه بيشتر محدثان، به صحت سند اين احاديث تصريح كردهاند. اجازه انديشمندان حديثپژوه و رجالشناس از راويان اهل بدعت و جايگاه والايى كه در اين احاديث براى حضرت امير(ع) ترسيم شده بود، عدهاى را بر آن داشت تا براى مقابله با انتشارِ گسترده مناقب حضرت امير(ع)، رواياتِ راويان شيعى را مشروط كنند به اينكه نبايد روايات اهل بدعت در راستاى تقويت مذهبشان باشد.