53مخابره فرمايند، آقاى عينالملك (هويدا) را با مأموريت رسمى به مكه اعزام فرمودند كه مراتب محظوظيت خاطر مهر مظاهر همايونى را به ابن سعود ابلاغ نمايد». 1
ترديد در ميان رجال سياسى ايران، براى اتخاذ يك موضع اصولى درباره اين واقعه، هر آن شدت پيدا مىكرد. كميسيون به رهبرى مدرس، با تحت فشار قرار دادن مستوفىالممالك، رئيسالوزرا، او را واداشت تا به انتشار اعلانى تحت عنوانِ «به اهالى مملكت و عموم مسلمين اعلام مىشود»، اعتراض رسمى دولت خود به اقدامات وهابىها را آشكار نمايد. دولت در اين اعلاميه از تمام ملل اسلاميه تقاضا مىكند كه در يك تجمع عمومى، ملل اسلامى مقدرات حرمين شريفين را حل و تسويه نمايند. 2
هيأت علميه نجف كه به موازات كميسيون حرمين شريفين تشكيل شده بود، در اين زمان با ارسال تلگرافى براى سيد حسن مدرس و ديگران، ضمن انزجار از عمليات وهابيان، آمادگى خود را براى حفظ نواميس اسلام اعلام مىنمايد.
مدرس در پى اين وقايع، با برگزارى مجلسى در مسجد مروى تهران بر منبر رفته، شرح مبسوطى از فجايع و عقايد سخيفه وهابىها داده، خواهان اتحاد جامعه اسلامى مىشود.
با افتتاح دوره ششم قانونگذارى و علىرغم مشكلات داخلى موجود، كماكان فكر و ذهن مدرس و اطرافيانش، پىگيرى موضوعِ حرمين شريفين مىباشد.
بهبهانى در سخنان پيش از دستور خود، با اشاره به بىتوجهى ملل مسلمان نسبت به تهديدات كفار، چنين نتيجه مىگيرد:
«تا كى بىحالى؟! تاكى بىاعتنايى؟! تا كى مسامحه...؟! قلوب هر يك از مسلمانان ايرانى را مملو از خون (كردهاند)...! مىخواهند يك صفوف جديدى به ملل اسلامى... بيفزايند...، ايران كه هم از نقطهنظر سياسى و هم از نقطهنظر مذهبى، از جميع فِرَق اسلامى بايستى علاقمندتر باشد، در چه حال است؟! آقا بالا سرها، قيّمها، متولّىها، سياستمدارها، صاحباختيارها، بالأخره آنها كه هميشه خود را همهچيز و ديگران را ناچيز