54مىشمارند، در اين موقع مهم سياسى و ديانتى، در اين موقع حياتى، در اين مدت مديد (تقريباً يكسال) چه كردهاند؟! جمعى مشغول تكذيب، جماعتى بىخيال، چند نفر مشغول كار، ولى چهكار؟ نشستند و گفتند و برخاستند. از هركس پرسيدم، گفتند: مشغول مذاكره هستيم. خلاصه تاكنون چه كردهاند؟! حرف زدهاند! حرف خالى و بىفايده!».
او سپس پيشنهاد مذاكره با نمايندگان كشورهاى مسلمان را براى انعقاد يك كنفرانس بينالمللى مىدهد تا در آن آينده سياسى حجاز مشخص شود و پيشنهادى با قيد دو فوريت تقديم مجلس مىكند. اين پيشنهاد در واقع قانونى كردن كميسيون دفاع حرمين شريفين است، ليكن پيشنهاد او با عكسالعمل شديد رئيسالوزرا و بعضى از نمايندگان روبهرو مىشود. بررسى نسخه منحصر بهفرد دستنويس مذاكرات مجلس، روشن مىسازد كه در اين سازمان، سانسور شديدى بر مطبوعات اعمال مىشده است؛ «نظميه، حتى نطق وكلا را سانسور مىكند و نمىگذارد در روزنامهها نوشته شود. نظميه فقط كارش اين است كه اداره سانسور درست كند كه هرچه نوشته مىشود سانسور بكند. 1
سرانجام بر اثر «تعقيب مذاكرات قبل از دستور» و پا فشارى اعضاى كميسيون، پيشنهاد بهبهانى با امضاى 22 تن؛ از جمله مدرس، بهعنوان ماده واحده در مجلس مطرح مىشود. علىرغم مخالفت بعضى نمايندگان، كه آيا كميسيون توانايى انجام اقدامى عملى را دارد يا خير؟ مدرس در دفاع از ماده واحده مىگويد:
«عقيده ما اين است كه از براى مملكت ايران خيلى نافع است؛ سياستاً و عظمتاً و بايد در صدد انجام آن مسأله برآييم كه به عبارت اخرى، مركزيت دادن ايران است بهجهت اين مسأله. ما همه شركت داريم، ليكن ايران كه دولت بزرگ اسلام است، براى مركزيت دادن به اين مسأله كه منظور نظر تمام است، البته مجلس شوراى ملى احق و اولى است كه در اين مسأله شركت كند... اما نمىتوانم بگويم اين مسأله به اين بزرگى نتيجهاش يك ماهه و دوماهه، يك ساله مىشود. مسأله بهقدرى بزرگ است كه بايد يكسال، دو سال