66آنها گفتند: چيزى جز همين زندگى دنياى ما در كار نيست؛ گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند و جز طبيعت و روزگار، ما را هلاك نمىكند! آنان به اين سخن كه مىگويند علمى ندارند، بلكه تنها حدس مىزنند [و گمانى بىپايه دارند].
اينان حيات و زندگى را منحصر به سراى دنيا نمودند و منكر حيات اخروى و برزخ شدند: خداوند در آيه 23 و 24 سوره مبارك فجر مىفرمايد:
(وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسٰانُ وَ أَنّٰى لَهُ الذِّكْرىٰ* يَقُولُ يٰا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيٰاتِي)
و در آن روز جهنم را حاضر مىكنند. [آرى] در آن روز، انسان متذكّر مىشود، اما اين تذكر چه سودى براى او دارد؟! * مىگويد: اى كاش براى [اين] زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم.
همچنين خداوند در آيه 100 سوره مؤمنون مىفرمايد:
(لَعَلِّي أَعْمَلُ صٰالِحاً فِيمٰا تَرَكْتُ كَلاّٰ إِنَّهٰا كَلِمَةٌ هُوَ قٰائِلُهٰا وَ مِنْ وَرٰائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ)
شايد در آنچه ترك كردم [و كوتاهى نمودم] عمل صالحى انجام دهم [ولى به او مىگويند:] چنين نيست. اين سخنى است كه او به زبان مىگويد [و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است] و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.
پيامد ممانعت از زيارت قبور
آيه پيشگفته، بر اين مطلب دلالت دارد كه مرگ، انتقال از خانهاى به خانه ديگر است و ميت، خواستار بازگشت به دنياست. چنانكه در حديث نبوى آمده است: «و همانا از خانهاى به خانه ديگر منتقل مىشويد». انسان ميت هنگام عبور از گذرگاهى كه به برزخ منتهى مىشود، سوگند ياد مىكند و آيات و رواياتى كه بر حيات برزخى دلالت مىكند بىشمار است. در نتيجه ممانعت از زيارت قبور، روگردانى از توجه به آخرت و دعوت به اقامت در دنيا و ماندگارى در آن است.
در قرآن كريم، بارها از مرگ به وفات تعبير شده است. وفات، توفى و وفاء، به معنى كمال و به كمال رساندن و به دست آوردن كمال است. چنانكه در كلام خداوند