72عقايد منع مىكرد و مردم را از او برحذر مىداشت و مانع رواج انديشههاى او مىشد ولى پس از درگذشت پدر به سال 115 ه .ق، پرده از روى عقايد خود برداشت. 1
تبليغات محمد بن عبدالوهاب در شهر حريمله افكار عمومى را برآشفت، به گونهاى كه ناچار شد آنجا را به عزم اقامت در عيينه (زادگاهش) ترك كند. در عيينه با حاكم وقت، عثمان بن معمر، تماس گرفت و دعوت جديد خود را با او در ميان نهاد و قرار شد كه او با پشتيبانى حاكم، آيين خود را تبليغ كند. و از جمله اقدامهاى او با كمك عثمان بن معمر در عيينه، بريدن درختان مورد احترام مردم بود. او همچنين بعد از مدتى كه كارش در عيينه بالا گرفت و اعوان و انصارى گردش جمع شدند، تصميم به ويران كردن قبه زيد بن خطاب - برادر عمر بن الخطاب، كه در جنگ يمامه، جنگ ميان مسلمانان با مسيلمه كذاب، در سال 12 ه .ق به قتل رسيده بود - گرفت، عثمان بن معمر با ششصد نفر به يارياش آمدند. زمانى كه مردم جبيله عثمان بن معمر را مشاهده كردند و او را آماده جنگ يافتند، دست به اقدامى نزدند و محمدبن عبدالوهاب خود قبه زيد را ويران ساخت. ولى طولى نكشيد فرمانرواى احساء،شيخ سليمان بن محمّدآل حميد، كه مقامى برتر از حاكم عيينه داشت عمل عثمان را ناروا شمرد و دستور داد هرچه زودتر محمد بن عبدالوهاب را از شهر عيينه بيرون كند.
بنابراين وى ناچار شد نقطه سومى را به نامدرعيهبراى اقامت برگزيند كهمحمد بن سعود (جدآل سعود) بر آن حكومت مىكرد. او دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد. محمدبن عبدالوهاب در اين ديدار قدرت و غلبه بر تمام بلاد نجد را به او بشارت داد و هردو پيمان بستند. بدين ترتيب شيخ محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود در مورد جنگ با مخالفان و امر به معروف و نهى از منكر و اقامه شعائر دينى طبق معتقدات خود با يكديگر بيعت ميكنند و جمعى از رؤساى قبايل و مردم، گردشان