70در دوران تحصيل در مدينه، گهگاه مطالبى بر زبانش جارى مىشد كه از عقايدى خاص حكايت داشت، چندان كه اساتيد وى نسبت به آيندهاش نگران شده و مىگفتند: اگر اين فرد به تبليغ بپردازد گروهى را گمراه خواهد كرد. 1
او مدت زيادى را در مدينه ماند و مردم را از استغاثه و تبرك جستن به قبر پيامبر كه از نظر او بدعت به شمار مىآمد، نهى مىكرد. سپس به نجد بازگشته، يكسال در آنجا ماند و سپس به سمت بصره به راه افتاد و چهار سال دربصرهماند.
محمدبن عبدالوهاب در نهى مردم از عقايدشان و دعوت آنها به عقايد خود بىپروا بود. هنگام سكونت در بصره عقايد خود را در زمينه توحيد، دعا، توسل و... آشكار مىكرد و مردم را به آنها فرا مىخواند و با علماى آنها مناظره مىكرد. ادامه يافتن روش محمدبن عبدالوهاب در توهين به مقدسات مسلمانان در بصره، نارضايتى مردم و علما را به همراه داشت؛ به طورى كه مورد هجوم و اذيت و آزار مردم قرار گرفت و سرانجام در يكى از روزهاى گرم تابستان او را از بصره اخراج كردند.
نكته ديگر درباره مؤسس اين فرقه، ارتباط او با جاسوس انگليسى مستر همفر در بصره است. همفر انگيزه مخالفت با دولت عثمانى را در او ايجاد كرد و شيخ را براى تشكيل حكومتى جديد روانه نجد ساخت. از اينرو، فرقه وهابيت را به استناد اعترافات مستر همفر ساخته انگليس مىدانند، وى پنج سال در بغداد ماند وآنگاه از طريق بصره آهنگاحساءكرد و از آنجا به «حُرَيمله» اقامتگاه پدرش رفت.
درباره استادان محمدبن عبدالوهاب اختلاف نظر است. شايد علت اين امر، رديههايى است كه بعضى از استادانش بر او نوشتهاند. همچنين در اطلاق نام استاد به برخى از اينان و استفاده علمى او از آنها مناقشه جدى وجود دارد.
البانى كه از شخصيتهاى برجسته سلفيت است، درباره سلفيت سهم بسيارى براى