37اين اساس حج نيز مىتواند به عنوان يك كنشگر غيررسمى، كاركرد امنيتى داشته باشد. البته منوط به اينكه با وحدت و همگرايى، اين كاركرد حج به فعليت برسد.
تلقى سنتى از مفهوم كنشگر در روابط بينالملل، امنيت را صرفاً در چارچوب دولتمحور و تعاملات ميان بازيگران رسمى بررسى مىكند. 1 در دوران جنگ جهانى اول تا جنگ جهانى دوم، امنيت به عنوان يك موضوع مستقل مطالعاتى نبود، بلكه به عنوان يكى از ملزومات صلح بينالمللى معرفى مىشد. 2 در دوران جنگ جهانى دوم تا پايان جنگ سرد، ابعاد مادى 3 و نظامى امنيت و تفكيك دو سطح داخلى (ملى) و بينالمللى مدنظر بود.
به اين ترتيب در اين دوران، ويژگى بارز امنيتپژوهى، هستىشناسى مادى، دولتمحورى و نگاه تكبعدى نظامى به مسئله امنيت بود.
با پايان جنگ سرد، پژوهشهاى امنيتى از محدوده هستىشناسى مادى فراتر رفت و با تشديد روند جهانى شدن 4، سطح تحليل مطالعات نيز به سطح نظام بينالملل سوق يافت و تهديدات سنتى (بين دولتى) جاى خود را به تعداد زيادى از تهديدات نوين داد 5 و سياستگذارى امنيتى نيز از دست دولتها خارج شد و كنشگران ديگرى مانند سازمانهاى بينالمللى و غيردولتى در آن نقش يافتند. به اين ترتيب با دگرگونى در