56در سرزمينهاى يمن، سودان، افغانستان و حتى در خود كشور عربستان روى معادن سرشار از بركت و ثروت زندگى مىكنند و تمام ثروت و روزيشان، به گلوى شكمبارگان سيرىناپذير سرازير مىشود.
هميشه در همه روزهاى سال، بهويژه بعد از نماز صبح، بهانه بلند شدن دستهاى دعاى من به درگاه پروردگار و بهانه نياز پُرسوزم براى زمزمه «اَمَن يجيب»، آرزوى نجات مظلومانى است كه شانههاى نحيفشان زير چكمههاى زورگويان عالم خُرد مىشود. حالا كه بعضى تا به امروز، حتى با پاهاى برهنه، همراه و همپاى من بودهاند و امروز نيز همراه هم، يكدل و يكزبان با فرياد «الله اكبر»، نماد شيطان را در جمرات سنگباران كردهايم، انگار دلم به سرنوشت رقتبارى كه شيطانهاى بزرگ جهانى برايشان رقم زدهاند، آنچنان گره خورده كه بهراحتى بتوانم سرم را بر ديوار نامراديشان بگذارم و بىاختيار اشك بريزم.
نظاره انبوه قوطىها و ظروف يكبارمصرف غذاهاى بىكيفيتِ سوغات فرهنگ غرب، بهشدت روحم را مىآزارد؛ اما به نظر مىرسد مردان و زنان مسلمانى كه با عشقى پاك و بىشائبه به سرزمين وحى آمدهاند تا همصدا با همه يكتاپرستان مسلمان، خدا را صدا بزنند، با مصرف محتواى قوطىهاى غذاى اهدايى سرمايهداران و شركتهاى غربى، تمام هستى خود را به افيون عادت باختهاند؛ عادت به سكوت در برابر نبايدها، عادت به پذيرش فرهنگ قناعت به زندگى انسانهاى بدون كرامت كه حتى توقع جمعآورى زبالههاى اطرافشان را هم ندارند و