31مى‌توان گفت كه آشنا ساختن جهان با اين اثر هنرى شگفت‌انگيز و جايگاه دينى و معنوى آن، آگاه ساختن مسئولان از اهميت اشياى نگهدارى شده در آن و از بين بردن شبهه بعضى از مسلمانان درباره مكان قبر امام على(ع)، از اهداف نخستين اين تحقيق بوده است.
البته در اين پژوهش، زياد به اصلاحات زمان حكومت امپراتورى عثمانى بر عراق يا اقدامات حاكمان عصر معاصر روى بناهاى قبلى و فعلى ضريح مطهر امام على(ع)، پرداخته نشده است؛ چراكه براى آن بايد افزون بر زمان، به مستندات بيشترى دسترسى داشت به‌ويژه موضوعات متعلق به دوره عثمانى كه هزاران سند را شامل مى‌شد. اميد است در فرصت باقيمانده از عمرم، يك دانشجوى متخصص و علاقه‌مند به تاريخ عثمانى را براى تكميل اين پژوهش بيابم.
به عقيده بنده برپايى يك موزه و مركز پژوهش بى‌همتا براى نمايش اشياى نگهدارى شده در ضريح مطهر امام على(ع)، براساس هنر معمارى جديد كه متناسب با جايگاه امام على(ع) نزد مسلمانان، به‌صورت كلى، و عاشقان هنر، به‌صورت خاص باشد، مى‌تواند بر ويژگى‌هاى شهر نجف بيفزايد.
با برآوردى خوشبينانه، اگر درآمدهاى اين موزه به‌خوبى مديريت گردد، به‌گونه‌اى كه دانش و هنر در ساخت آن باهم نمود عينى يابد، براى تأمين نيازهاى شهر و ساكنانش كافى است. اميدوارم با اين پژوهش بتوانم مسئولان را به اجراى اين طرح، در سريع‌ترين زمان ممكن، وادارم.
شايد اين تلاش بنده، ضرورت و اهميت نمايش اشياى تاريخى نگهدارى شده در ضريح مطهر امام على(ع) را براى مسئولان در آرامگاه آن حضرت(ع) ثابت كند.
گفتنى است به‌دليل علاقه‌ام به آشكار ساختن ارزش اشياى تاريخى نگهدارى شده در اين مكان مقدس، با تمام توان كوشيدم تا با شخصيت‌ها، مؤسسات و سازمان‌هاى مختلف، به‌طور ويژه درباره آن اشياى تاريخى و به‌طور كلى درباره