63پيامبر(ص)، در منابع تاريخى آگاهىهاى زيادى وجود ندارد. اما درباره لنگه چپ و پيشينه و محل نگهدارى آن در دمشق، آگاهىهاى بيشترى از منابع تاريخى به دست مىآيد. ابنكثير دمشقى (متوفاى774 ه .ق) در اينباره نوشته است:
در حدود سال ششصد و پس از آن، شايع شد كه نزد مرد بازرگانى به نام ابنابىالحديد، يك لنگه از نعلينى وجود دارد كه گويند نعل پيامبر(ص) است. ملك الاشرف فرزند ملك العادل ابىبكر ايوبى، آن را بزرگ شمرد و از او گرفت و گرامى داشت. او زمانىكه دارالحديث اشرفيه را در كنار قلعه دمشق بنا كرد، آن را در خزانهاى در آنجا قرار داد. سپس براى آن خادمى تعيين كرد و براى وى چهل درهم حقوق ماهانه در نظر گرفت. اين نعل تاكنون در دارالحديث اشرفيه موجود است. 1
مقرى (متوفاى1041 ه .ق)، در اثر خود به نام «فتح المتعال فى مدح النعال» كه در آن اخبار مربوط به نعلين منسوب به پيامبر(ص) را گردآورى كرده، آگاهىهاى بيشترى درباره نعل مزبور ارائه داده است. او چنين نقل كرده است كه نعل شريف پيامبر(ص) از آن حضرت به همسر ايشان امالمؤمنين «ميمونه بنت حارث هلالى» به ارث رسيد؛ از وى نيز به ديگران، و سرانجام به خاندان ابىالحديد رسيد. افراد اين خاندان، آن را براى فرزندان خود به ارث گذاشتند؛ تا اينكه يكى از آنان نعل نبوى را به همراه مبلغ سى هزار درهم براى دو فرزند خود باقى گذاشت. آن دو با هم توافق كردند كه يكى از آنان ثروت پدر، و ديگرى نعل شريف پيامبر(ص) را به ارث برد. صاحب نعل، در مسافرتهايش آن را همراه خود مىبرد و پادشاهان به آن تبرك مىجستند. 2
احمد تيمور پاشا، نام مالك نعل را نظامالدين احمدبنعثمان (560 - 625 ه .ق) دانسته است كه در منابع تاريخى با عنوان «صاحب اثر شريف» از وى ياد شده است.