27حقى است كه براى حفظ از ضرر گفته يا انجام داده مىشود». 1
همانطور كه روشن است بيشتر اين تعاريف ناظر به تقيه خوفى، يعنى خوف از ضرر بر نفس و جان، عرض و.... مىباشد؛ اما با توجه به اينكه، در يكى از تقسيمات، تقيه به خوفى و مداراتى منقسم مىشود، در تعريف آن مىتوان اينگونه گفت كه تقيه اخفاى عقيده يا ابراز خلاف آن براى مصلحت اهم است. آن مصلحتِ اهم نيز يا حفظ نفوس، اموال يا آبروهاست و يا جلب مودت و محبت و دفع عوامل دشمنى. 2
اين تعريف مىتواند جامع بوده، شامل تقيۀ خوفى و مداراتى شود؛ ولى با توجه به اينكه اصل معناى تقيه حفظ و صيانت است و اين معنا را مىتوان در همه اقسام آن حفظ نمود، بايد گفت تقيه كتمان حق و موافقت و همراهى قولى و فعلى با مخالفان براى حفظ و صيانت نفوس، اموال يا اعراض و يا حفظ دين و مذهب است. بنابراين اخذ كلمه «خوف ضرر» در تعريف تقيه صحيح نيست و چنين تعريفى تنها بيانگر نوعى از آن، يعنى تقيه خوفى است. امام خمينى(رحمه الله)، بعد از تقسيم تقيه به خوفى و مداراتى، ذيل تقيه خوفى مىنويسند:
گاه ترس به دليل احتمال وارد شدن ضرر بر جان، آبرو، مال يا ديگر امور مربوطِ تقيهكننده است و گاهى بهخاطر احتمال واقع شدن ضرر بر برادران مؤمن او و زمانى نيز احتمال وقوع ضرر بر حوزه اسلام است؛ بهنحوىكه با ترك تقيه خوف تفرقه و تشتت مسلمانان در ميان باشد. اما در تقيه مداراتى، مطلوب، وحدت مسلمين و اتحاد كلمه بين آنها بهواسطه جلب محبت و مودت آنان مىباشد، بدون اينكه خوفى دركار باشد. 3