14 به موقعيتهاى اجتماعى، و مناصب سياسى تنگ بود؛ بهگونهاى كه تبعيض عليه شيعيان در تمامى جنبهها وجود داشت و آنان را گروههاى مخالف رژيم مىدانستند.
فشار گسترده رژيم بعثى بر شيعيان، از زمان به قدرت رسيدن (1968م) تا زمان سقوط (مارس 2003م) در مقاطع مختلف، موجب شكلگيرى جريانها و گروههاى معارض متعددى در داخل و خارج عراق شد و بخشى از تاريخ سياسى - اجتماعى اين كشور را رقم زد.
كشور عراق با سقوط رژيم بعث به دوران تازهاى گام نهاده است؛ به طورى كه شيعيان، پس از گذشت چندين دهه دورى از مشاركت فعال در قدرت سياسى، اكنون مىتوانند خود را قدرتى برتر در عرصه سياسى مطرح كنند.
در اين اوضاع، مراجع همواره نگهبان ارزشهاى اسلامى، و عامل تحقق وحدت و هويتيافتن شيعيان بودند. مراجع در مقابله با استعمار انگليس، زمانى كه هنوز عراق در قلمرو حكومت عثمانى بود، نقش رهبرى سياسى و روشنگرى مردم را بر عهده داشتند. «آيتالله العظمى سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى» و «آيتالله العظمى شيخ مهدى خالصى» با فتواى جهاد خود، به مقابله با اشغالگران پرداختند. بعد از اشغال عراق و استعمار انگليس نيز «ميرزاى دوم آيتالله العظمى محمدتقى شيرازى» و «آيتالله العظمى شيخالشريعه اصفهانى» به مخالفت با استعمارگران پرداختند. با فروپاشى رژيم «صدامحسين» مرجعيت شيعه حوزه نجف، از حاشيه به متن آمد و به كنشگرى مؤثر تبديل شد.
در اين پژوهش درصدديم تا ضمن بررسى ساختار سياسى - اجتماعى