65يكى از دغدغهها و آرمانهاى مقدس امام موسى صدر در طول فعاليتهاى دوران حيات، وحدت امت اسلامى در سرتاسر جهان بود. او از آغاز جوانى كه در حوزۀ علميه قم اشتغال به تحصيل داشت، در اين انديشه بود و در محافل حوزوى و در محضر اساتيد، پيوسته پىگير آن بود. در سال 1326شمسى كه كمتر از بيست سال داشت، وقتى از ورود علامۀ امينى به تهران آگاه شد، فرصت را غنيمت شمرد و با يكى از دوستان به ديدار علامه در تهران شتافت و در محضر آن عالم بزرگ، ضمن طرح بحثهاى علمى گوناگون، از ضرورت وحدت ميان مذاهب اربعه در مقابل دشمن مشترك سخن گفت و از آن دفاع نمود. 1
در سال 1338 در همان بدو ورودش به لبنان، بدون فوت وقت، شالودۀ روابط صميمانه با علماى اهل تسنن را در شهر صور پىريزى كرد. از جمله با محىالدين حسن (مفتى اهل سنت) ارتباط دوستانه محكمى برقرار ساخت، تا جايى كه در اكثر مناسبتها، مانند: عيد غدير، شبهاى رمضان، ايام عاشورا و تاسوعا، اين دو در كنار هم بودند و در يك مكان مشترك مثل «مسجد قديم» يا «نادى امام صادق (عليه السلام) » به منبر مىرفتند و مردم، اعم از شيعه و سنى پاى سخنان آنها مىنشستند؛ به گونهاى كه اگر فردى خارج از شهر صور به اين مجلس وارد مىشد، تشخيص نمىداد كدام يك از اهل تسنن و كدام از تشيع مىباشند. 2
امام موسى صدر بر آن بود كه هيچ تناقض و اختلافى ميان شيعه و سنى نيست و اينها پيروان دو مذهب از يك ديناند. او با همين بينش به تلاشهاى وحدتبخش خويش