190
اختلافات شيعه و سنى
سالهاست كه نظام سلطه جهانى براى آزادى عمل خود و چپاول آسانتر جهان، آتش اختلافات ميان شيعيان و اهل سنت را روزبهروز شعلهورتر مىكند. هيزم اين آتش و برافروخته كردن آن را چند دهه است كه جريان مجعول و ديننماى وهابيت بر عهده داشته است. تبليغات انجام شده عليه دولت علوى و غير شيعه سوريه، به دليل رابطه نزديك با نظام شيعى جمهورى اسلامى ايران و حزبالله لبنان، بهانهاى بود تا جريانهاى افراطى وهابىزده اين كشور براى سركوبى نظام حاكم خود اقدام به همراهى با جريانهاى سلفى كنند.
البته اين عامل در عراق به مراتب بيش از سوريه تأثير خود را نشان داد و عمده مناطقى كه اكنون در دست داعش قرار دارد، مناطق سنىنشين عراق را تشكيل مىدهد. عوام اهل سنت عراق هرچند در ابتدا فريب وعده تشكيل دولت سنى در عراق را خوردند، اما پس از مدتى بسيار كوتاه، با بروز فجايع داعش در شهر و كاشانه خود، به اشتباه بزرگ و پرهزينه خويش پى بردند.
روايات آخرالزمانى درباره سفيانى
نوع رفتارها و اقداماتى كه از داعشيان سر مىزند، چندان بى شباهت به روايات آخرالزمانى منابع اسلامى و بهخصوص اهل سنت نيست و به احتمال بسيار، از آن روايات الگوبردارى شده است. نوع جنايات داعش، مسير حركت آنان و بسيارى موارد ديگر را مىتوان با تفاوتهايى در روايات سفيانى مشاهده كرد. پژوهشگران حوزه مهدويت و مطلعان از احاديث، يقين دارند كه داعش ربطى به سفيانى ندارد؛ اما توده مردم كه نامى از سفيانى به گوششان خورده و اطلاعاتى جزئى و اجمالى از روايات دارند، بىاختيار تحت تأثير تبليغات رسانهها، اين دو را يكى فرض كردند و طبيعى بود كه براى برخى اين امر، بهانه و عاملى براى گرايش به جريان داعش باشد. صحبتهاى «عرعور» مفتى عجيب و صاحب فتاواى مسخره (مانند چهل روز بر قابلمه كوبيدن براى اسقاط نظام سوريه) در اين باره بىتأثير نبود.
گونهشناسى جنايات
همانطور كه اشاره شد، يكى از مهمترين عواملى كه شهرت داعش را به دنبال آورد، جنايات بىرحمانه اين گروهك تروريستى بود. در اين بخش، نگاهى گذرا به اين فجايع خواهيم داشت.