19تلاشى فروگذار نكرد. حتى وقتى ناچار به جنگ شد، بيشتر دفاع مىكرد و ضربات را دفع مىنمود و در كشتن دشمن به قدر ضرورت اكتفا مىكرد. امام حسين (عليه السلام) آنقدر كه به هدايت آنان اميد داشت، به كشتنشان راغب نبود.
10. آزادى اراده در يارى امام حسين (عليه السلام)
امام حسين (عليه السلام) هيچ كس را مجبور به شركت در جنگ نكرد؛ بلكه به مقتضاى آيه شريفه ( إِنّٰا هَدَيْنٰاهُ السَّبِيلَ إِمّٰا شٰاكِراً وَ إِمّٰا كَفُوراً ) 1 ارشاد مىكرد و عاقبت هر دو مسير را بيان مىفرمود، امّا انتخاب را بر عهده خود اشخاص مىگذاشت. حتى در شب عاشورا در ميان اصحاب و خانوادهاش فرمود:
«به نظر مىرسد امشب آخرين شب زندگانى ماست. من بيعت خود از شما برداشتم و شما آزاديد و مىتوانيد برويد. حال كه شب همه جا را فرا گرفته، هر يك از شما اصحابم دست فردى از اهل بيت مرا بگيرد و برود. خداوند به شما جزاى خير دهد. برويد و در شهرهاىتان پراكنده شويد (تا اگر تحت تعقيب قرار گرفتيد پيداىتان نكنند). آنان مرا مىخواهند و اگر به من دست يابند، از تعقيب ديگران دست برمىدارند».
اما اصحاب حضرت گفتند كه هرگز ايشان را تنها نخواهند گذاشت. 2
يكى از اصحاب امام (عليه السلام) به نام «محمّد بن بشر حضرمى» وقتى خبر اسارت پسرش در مرز رى را شنيد، گفت: اين اتفاق را به خدا واگذار مىكنم؛ دوست ندارم او اسير بشود. وقتى امام حسين (عليه السلام) سخن او را شنيد فرمود: «خداوند تو را بيامرزد؛ بيعت خود را از تو برمىدارم، پس برو و كار آزادى فرزندت